- Target:
- Ahmed Shaheed, UN, UNHCHR, State Department, EU, Navi Pillay, Ban Ki-Moon, European Parliament
- Region:
- GLOBAL
- Website:
- www.kaleme.com
Saeed Zeinali, 22, a Tehran University Computer Science graduate, was arrested at his home on July 10,1999, five days after the 5 July 1999 (18 Tir 1378) unrest at Tehran University dormitories in Tehran.
He was allowed to make one phone call to his family three months later. Since then, his family have not heard from him, have not seen him, and have no information about his fate and possible detention location. His family's persistent pursuit of news about him has proven fruitless. In 2010, Zeinali's mother, Akram Neghabi, and his sister were arrested and detained inside the Intelligence Ministry's Ward 209 at Evin Prison for two months, following Akram Neghabi's September 2009 interview with Voice of America about her missing son's case.
In a 2011 interview with Rooz Online, 12 years after Zeinali's arrest, his mother said that the authorities have kept silent about whether Saeed Zeinali is still alive. She said about her son's arrest, "On July 10, 1999, three men came to our house. They came in and said we have some questions of Saeed. Saeed's father was at work. I kept asking them where they were taking Saeed. They said we have a few questions and that Saeed will be back soon. They took him. He called three months later and talked for two minutes. He said, 'I am well. Follow up my case.'
He didn't say where he was, nor why they had taken him, or what he had done. We followed up with every conceivable organization thousands of times, but without any results. Six months after Saeed's phone call, I believe it was on the birthday of Imam Ali, they called us and said, "we are calling to give you [good] news about Saeed's health and to make you happy.' No matter how much we asked and we begged and insisted to know where they were calling from and where Saeed was, they didn't give us any answers." Asked whether the arresting forces told from which organization they had come, or whether they had presented an arrest warrant, she said, "They didn't say where they had come from. I was in such bad shape I didn't ask them. They said they had to search the house and they did. I was beside myself looking at Saeed's pale face. I didn't know then that I should ask for a warrant..."
"When we ask them about Saeed, they keep saying that they are following up his case. They have not told us yet where Saeed is and what has happened to him, is he alive or dead. Someone from Mr. Naghdi's Office [Head of Police Intelligence Unit at the time] told us back then that 'Your kid has been arrested by our Operations Unit, don't come here uninvited; whenever it's necessary, we will contact you ourselves,' but nothing happened. When Mr. Qalibaf became the Chief of Police, Colonel Fatemi called from his office and said to take a photo of saeed to them to Follow up his case. Saeed's father took the photo. We went the following week and they said that they would grant us visitation, but then they said that it was out of their control and that they were sorry. Four years ago, Mr. Salarkia [former Deputy Tehran Prosecutor in charge of Prisons] said that they had talked with the Intelligence Ministry and that we were going to be allowed to visit Saeed. We went to Mr. Mortazavi's [former Tehran Prosecutor] office. They told us to come back in ten days, and every ten days, they kept postponing. In the end they said, "Go. We will contact you whenever necessary, as we ourselves are not allowed to see him.' Over these years, we have a box full of correspondence reference numbers for the letters we have sent to different organizations rsuch as the Supreme Leader's Office, the Intelligence Ministry, the Interior Ministry, the Prosecutor's Office, and wherever imaginable, without any results," Saeed Zenali's mother told Rooz Online.
Asked whether they were ever able to find out Saeed Zeinali's detention location, Akram Neghabi said, "No. They never give us any answers about this. We went to the Prosecutor's Office so often, they contacted us from Mr. [Jafari] Dolatabadi's [Tehran Prosecutor] Office to take whatever letters and documents we have. We took them the documents but since then, whenever we go there they say that, 'Mr. Dolatabadi is following up this case and when we have any results we will inform you.' My husband went there again all day, but there is no news. They give us no answers, they just tell us to wait and that they will pursue it. Over the years, they have told us to go different places, and from there to other locations, and yet to others. There is no organization we have not visited. They don't tell us whether he is alive or dead, or where he is."
According to Rooz Online's 8 July report, there is no development in Saeed Zenali's case.
بی خبری از سعید زینالی؛
دوشنبه, ۸ آبان, ۱۳۹۱
چکیده :مادر سعید زینالی که به شدت متاثر است و توان صحبت کردن ندارد می گوید:" من نمیدانم اگر رهبر صدای مرا می شنود دولت صدای مرا می شنود، هر کسی که می شنود، من یک مادرم خسته شده ام از این زندگی و این دربه دری. خسته شده ام از التماس کردن از این اداره واز این ارگان به آن ارگان رفتن و سئوال کردن و التماس کردن برای گرفتن یک خبر. به من میگویند خودت را بگذار جای مادرانی که بچه هایشان در جبهه ها شهید شده و جنازه هایشان نیامده. اما آخر بچه من که جبهه نرفت، شهید نشد، خود همین آقایان آمدند از خانه من بچه مرا بردند.یک روز نیست که من عکس و لباس سعید را بغل نکنم و زار نزنم. آخر خدا را خوش می آید؟ چرا با ما اینطور بازی میکنند. بگویند کشته شده من دیگر انتظار نکشم."...
مادر سعید زینالی، دانشجویی که ۵ روز بعد از ۱۸ تیر ۷۸ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون هیچ خبری از وی در دست نیست، اعلام کرد که مسئولان دادستانی در تماسی تلفنی به او گفتهاند سعید آزاد شده اما در مراجعه به دادستانی پاسخ دادهاند اشتباهی صورت گرفته است.
اکرم نقابی گفت که ۱۴ سال از روزی که سعید را بازداشت کردند و بردند میگذرد و هیچ جواب درستی به من نمیدهند در نهایت میگویند خودت را بگذار جای مادرانی که بچهشان در جبهه شهید شده و جنازهاش نیامده. آخر بچه من که در جبهه شهید نشد خودشان از توی خانه خودم آمدند و بردند چطور خودم را بگذارم جای آن مادران؟
سعید زینالی، ۲۳ تیر ماه ۱۳۷۸ در مقابل چشمهای مادرش بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون، جز یک تماس تلفنی کوتاه، هیچ خبری از این فارغ التحصیل کامپیوتر دانشگاه تهران در دست نیست.
خانواده آقای زینالی از ۱۴ سال پیش تاکنون برای گرفتن خبری از فرزندشان به همه مراکز امنیتی و قضایی مراجعه کرده اند اما هیچ پاسخ درستی به آنها داده نشده است.
اکرم نقابی، مادر سعید زینالی به روز می گوید: “هیچ جواب قطعی نمیدهند یک ماه پیش از دادستانی به من زنگ زدند گفتند که سعید زینالی آزاد شده. نمیدانید چقدر خوشحال شدم چه حالی پیدا کردم. اما بعد انکار کردند. گفتند ما پرونده را دیدیم اشتباه شده. بعد گفتند نگران نباشید و ما پی گیر هستیم و خبرتان میکنیم.”
او می افزاید: “رفتیم دادستانی گفتند نماینده سپاه را خواسته ایم اینجا و با او جلسه می گذاریم و قضیه را روشن میکنیم. قرار بود ظرف ده روز جلسه را بگذارند اما اکنون ۲۵ روز گذشته و هیچ خبری نیست”.
می پرسم چه کسی تماس گرفت و خبر از آزادی سعید داد؟ می گوید: “آقای خدابخشیان، دادیار ناظر زندان اوین بود که به پدر سعید گفته هر موقع میخواهیم جای سعید را پیدا کنیم و به شما اطلاعات بدهیم جایش را عوض می کنند. اما توضیح نداده که چه کسی جای سعید را عوض میکند اصلا سعید دست چه کسی است؟ اصلا زنده است؟”
او می افزاید: “در نهایت هم گفتند پرونده سعید، دست حاجی یعنی آقای دولت آبادی است ایشان باید به شما جواب بدهند و وقت میدهیم با حاجی ملاقات کنید اما تا الان وقت نداده اند که بپرسیم چه بلایی سر بچه من آمده؟ اگر کشته شده بگویند زنده است بگویند ملاقات بدهند اصلا بگذارند فقط یک تلفن بکند. من یک مادرم، ۱۴ سال گذشت ۱۴ سال تمام مرا بازی داده اند انگار که بچه گیر آورده اند. هر روز می گویند بیا اینجا بنشین فردا فلان می کنیم پس فردا بهمان میکنیم و…همین طور سر می دوانند.”
خانم نقابی می گوید: “من هم که نمی روم خودشان زنگ میزنند می گویند فلان روز بیا فلان جا درباره سعید صحبت کنیم. می رویم باز ما را بازی میدهند. میگویند درخواست ملاقات بنویس. می نویسیم می گویند خبر میدهیم و دیگر باز خبری نمی شود. دیگر بریده ام، نمیدانم چه باید بکنم، به کدام عدالت و کدام قانون شکایت ببرم. خودشان زنگ میزنند می روم میگویند یک ماه صبر کن. دو ماه صبر کن ما خبر میدهیم و مساله امنیتی است و… آن روز در دادستانی دیگر داد و بیداد کردم، گفتم آقا ۱۴ سال صبر کردم باز هم باید صبر کنم؟ به من گفتند حال و روزت را بنویس و درخواست ملاقات بنویس. من بعد از آزادی از زندان به دلیل پارگی رگ های عصبی جراحی کردم و با عصا رفته بودم. نوشتم همه را و گفتند به حاجی میدهیم و خبر میدهیم. باز هم هیچ خبری نشد.”
مادر سعید زینالی که به شدت متاثر است و توان صحبت کردن ندارد می گوید:” من نمیدانم اگر رهبر صدای مرا می شنود دولت صدای مرا می شنود، هر کسی که می شنود، من یک مادرم خسته شده ام از این زندگی و این دربه دری. خسته شده ام از التماس کردن از این اداره واز این ارگان به آن ارگان رفتن و سئوال کردن و التماس کردن برای گرفتن یک خبر. به من میگویند خودت را بگذار جای مادرانی که بچه هایشان در جبهه ها شهید شده و جنازه هایشان نیامده. اما آخر بچه من که جبهه نرفت، شهید نشد، خود همین آقایان آمدند از خانه من بچه مرا بردند.یک روز نیست که من عکس و لباس سعید را بغل نکنم و زار نزنم. آخر خدا را خوش می آید؟ چرا با ما اینطور بازی میکنند. بگویند کشته شده من دیگر انتظار نکشم.”
We demand the immediate release of Saeed Zeinali and to drop ALL charges against him.
You can further help this campaign by sponsoring it
The Free Saeed Zeinali petition to Ahmed Shaheed, UN, UNHCHR, State Department, EU, Navi Pillay, Ban Ki-Moon, European Parliament was written by mariam and is in the category Human Rights at GoPetition.